معنی (در اصطلاح شاعرانه) جدا کردن، بریدن, معنی (در اصطلاح شاعرانه) جدا کردن، بریدن, معنی (bc اwzgاp aاucاji) [bا lcbj، fcdbj, معنی اصطلاح (در اصطلاح شاعرانه) جدا کردن، بریدن, معادل (در اصطلاح شاعرانه) جدا کردن، بریدن, (در اصطلاح شاعرانه) جدا کردن، بریدن چی میشه؟, (در اصطلاح شاعرانه) جدا کردن، بریدن یعنی چی؟, (در اصطلاح شاعرانه) جدا کردن، بریدن synonym, (در اصطلاح شاعرانه) جدا کردن، بریدن definition,